به مدرسه رفت. آزاد از کیفش مراقبت کرد.
-علی به خانه رفت.
-سارا از موبایل فروشی موبایل خرید. -امروز به مغازه رفتیم.
-حسین برادرش را در کوچه سوار کرد.
-سارا کیفش را برداشت.
-همه معلم ها،بچه ها را دوست دارند.
-من،پدر و مادر خوش اخلاقم را توی قلبم جا دادم. -رزمندگان،دشمن را از خاک ما بیرون انداختند .
-او خانه را فروخت.
فالو معرکه یادت نره
مفعول با را مشخص میشه مثل
مینا ظرف هارا شست ...مینا چی شست . ظرف ها ظرف ها میشه مفعول
مریم ماهی هارا درون حوض ریخت
من لباسم را پوشیدم
من جورابم را شستم
من اتاقم را تمیز کردم
معرکه یادت نرهههه